کلاغ زندگی

قاصدك هاي خوش خبر را بي خيال!
من،به قارقار بي رحمانه ي يك كلاغ هم دلخوشم!
كلاغي كه خبر آورد ديدنت را...
حتي با "او"!!! "آرام"

امان ای زندگی

وقتی دارم تو کوهستان قدم می زنم،

وقتی شقایق های عاشق رو می بینم که چه جوری سرما و تنهایی اینجا رو تحمل می کنن،

یاد خودم می افتم.آ

خه می دونین،هم تنهام،هم قلبم سرده.نه که نامرد بودا؟نه. زندگی امونش نداد.

بوسه ی جانان

می خواستم لبانت را ببوسم اما هنگامی که جلو آمدم رنگ لب های دیگری در لبهایت جای گرفته بود باشد ای رفیق نارفیقدعا کن برایم خواب هرشبم نرخ بوسه ی لبانت نباشد:-[