شیرین بی فرهاد
حکایت من حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت ..... گریه کردولی اشک نریخت ....زخم داشت ولی ننالید ...زجر کشید ولی ضجه نزد.......... حکایت من داستان عشقی است که فرهادش عاشق شیرینش نبود........
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 7:15 PM توسط maryam
|
سلام این وب مال یه دختره