جرم
به جرم این که خیلی ساده بودم
به زندان دلت افتاده بودم
اگر چه حکم چشمانت ابد بود
برای مرگ هم آماده بودم
+ نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 6:4 PM توسط maryam
|
تاتنهایی ببینه جا بخوره
وبدونه من درهمین نزدیکی ام درهمین یک قدمی
پس هروقت خودش غرورش را به خاطر توشکست ببین چقدر دوستت دارد
واین را بفهم آدمیزاد
ولی طاقت اسم هایی رو که می اوردی نداشتم.![]()
من خودم هستم و یک حس غریب که برصد عشق وهوس می ارزد.
من نه عاشق نه دلداده به گیسوی بلند نه آلوده به افکارپلید من به دنبال نگاهی هستم که پس از دیوانگی هم می فهمد.
تامی بینن عاشقی میرنو تنهات میذارن ![]()
نفرین به اون کسایی که توسینه ها دل ندارن ![]()
عاشق وعاشق کیشن رحم و مروت ندارن.![]()