چه کار باید میکردم که نکردم...چه جور باید باهات کنارمی آمدم که نیامدم...چه گونه باید درآغوش می کشیدمت که نکشیدم....چه گونه دوست داشتنم را بهت ثابت می کردم که نکردم....من فقط می خواستم باتو هم قدم باشم ....درکنارت باشم....لحظه هام سرشار از تو باشه...ولی تو بدون هیچ حرفی ...بدون هیچ نگاهی...با بی رحمی کامل....دستت را کشیدی...خودت را از آغوشم جدا کردی و رفتی...آنقدر دور شدی که باتمام خاطره هات از یادم محو شدی...